آیا شاهد تاثیر هوش مصنوعی بر تصمیم گیری های سیاسی خواهیم بود؟
به گزارش مبصر کلاس، پیش بینی های دنیا فناوری حکایت از آن دارند که رشد هوش مصنوعی در صنایع، امور مالی، مسائل درمانی، حوزه کشاورزی، هنر و بسیاری دیگر از دیگر حوزه ها انکار ناپذیر خواهد بود. اما تا کنون به این موضوع پرداخته نشده که آیا هوش مصنوعی می تواند حوزه سیاست را نیز تسخیر کند؟
به گزارش سرویس آی تی و فناوری انتخاب، آنالیز های موسسه مک کینزی نشان می دهد هم اکنون هوش مصنوعی در 400 حوزه استفاده می گردد که 6 تریلیون دلار ارزش دارد و حداقل 19 صنعت مهم را نیز پوشش می دهد. اما در مورد دولت ها و سیاستمداران چه آینده ای را می توان متصور شد؟ تاثیر هوش مصنوعی بر ماهیت دولتها چگونه خواهد بود؟
جای تعجب نیست که بسیاری از بخش های عمومی سیاست، در حال حاضر با تکنولوژی های مبتنی بر هوش مصنوعی مرتبطند. برای مثال در ایالت های مختلف آمریکا در سطح فدرال برخی سازمان آغاز به استفاده از هوش مصنوعی پیچیده برای خدمت رسانی به مشتریان نموده اند.افزون بر این برخی برنامه ها برای توسعه زیرساخت ها، تصمیم گیری های قانونی، شناسایی تقلب و توسعه سیستم های پاسخگویی به شهروندان نیز ایجاد شده اند و این اولین مرحله در دیجیتال سازی دولت ها محسوب می گردد.
هوش مصنوعی به طور بالقوه بار اضافی مالی را کم می نماید و تعداد کارگران و کارمندان بیکار یا کم کار را کاهش می دهد. بر این اساس گمانه زده می گردد که توسعه هوش مصنوعی در هر سال، هزینه ای بیش از 16 میلیارد دلار صرفه جویی به همراه داشته باشد. همین موضوع ارزش هوش مصنوعی را در کاهش بوروکراسی های اداری و توسعه دستاوردهای ادارات مشخص می نماید.
در ایالات متحده، از هم اکنون تاثیر ورود فناوری به سیاست های دولتی را شاهد هستیم. درست جایی که طرح دیوار کشی مجازی بین ایالات متحده و مکزیک مطرح می گردد، یا اعلام می گردد می توان با دوربین های امنیتی فوق پیشرفته از مرزها حفاظت کرد یا حتی از گوگل دعوت می گردد در پروژه های هوش مصنوعی نظامی مشارکت کند. همه اینها در کنار تاثیر فناوری بر قوانین اصلاح مهاجرتی ترامپ نشان می دهد دولت های بزرگ از هم اکنون هوش مصنوعی را مهمان تصمیم گیری های مهم خود نموده اند.
اما بخش مهم ماجرا این است که دولت ها در شرایطی به ورود هوش مصنوعی در ارکان خود می نازند که نگرانی های فزاینده ای درمورد تاثیر هوش مصنوعی در دموکراسی وجود دارد.
به جز ایالات متحده، چین نیز به وضوح پیشگام مدل کاملا متفاوتی ازحکومت داری است. تفکر اقتصادی جدید چین این است که داده های تکنولوژیک می توانند به شکل گیری بازارها جدید منجر شوند. اما آیا مدل چینی در کشورهای دیگر هم کار می نماید و اگر چنین باشد، این موضوع برای دموکراسی چه معنایی دارد؟ در غرب، ترس رو به رشد این است که چین در حال سبقت دریافت از آمریکا است. اما سوال این است که سبقت دریافت از یکدیگر مهم تر است یا تدوین قوانینی برای استفاده از هوش مصنوعی و توسعه دموکراسی.
به هر حال واقعیت این است که فناوری های مخرب مانند هوش مصنوعی ویژه کشتار انسانها را نمی توان با هوش مصنوعی مثبت در یک دسته واقع شده است. هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به تکنولوژی اصلی است که باید به طور مؤثر در تصمیم گیری قرن 21 حضور داشته باشد و به ویژه با دولتها ادغام گردد. در پی این انقلاب دیجیتالی، برخی از وظایف دولت ها لزوما حذف خواهند شد. اما این دولت ها هستند که حدود رشد هوش مصنوعی را مشخص می نمایند.
آنچه ما می دانیم این است که دوران سیستم های متمرکز و تصمیم گیری از بالا به پایین رفته رفته در حال تغییر است و در عصر شبکه های هوشمند، ما اکنون نیازمند ابزارهایی هستیم که الگوریتم های آنها با هدف ساده سازی زندگی بشر طراحی شده باشند، نه پیچیده تر کردن زندگی افراد.
منبع: انتخاب